وي با اشاره به محکوميتِ يک نفر به جرم دزديدن ريش تراش گفت: «البته يک عضو نيروي انتظامي را در آن زمان به جرم دزديدن ريش تراش محکوم کردند اما اين دادگاه فرمايشي بود و اين ريش تراش هم سمبليک. آنها مي خواستند به ريشِ ملتِ ايران بخندند، اما اکنون ديگر مشخص است که ملتِ ايران به ريش چه کسي مي خندد.»
«اين همه دستگاهِ اطلاعاتي موازي و قانوني و غيرِ قانوني در کشور وجود دارد، تا جايي که مي گفتند تمام حرکت هاي اينتلجنت سرويس، سيا و موساد را زير نظر دارند؛ اما چگونه بعد از 9 سال هنوز قاتل عزت ابراهيم نژاد پيدا نشده است؟ مگر قاتلين از مريخ آمده بودند؟ تازه اگر هم از مريخ آمده بودند با ارتباطاتي که آقاي احمدينژاد دارد مي توانست همه را پيدا کند.»
(روز آنلاين)
پررنگترين خاطرهي من از 18 تير، خرابههاي کوي، ترسي که آن شب به جانمان افتاده بود، لباس شخصيها و ضدِ شورشها و امتحانِ عقبافتاده نيست؛ مصطفي تاجزاده است که آن شبِ بعد -جمعهشب- تا صبح کنارمان بود. ايستاد جلوي در کوي و گفت: «من اينجا هستم. اگر بخواهند دوباره حمله کنند، بيشتر دلشان ميخواهد مرا بزنند تا شما را.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر