۲۱ تیر ۱۳۸۷

18 تير

وي با اشاره به محکوميتِ يک نفر به جرم دزديدن ريش تراش گفت: «البته يک عضو نيروي انتظامي را در آن ‏زمان به جرم دزديدن ريش تراش محکوم کردند اما اين دادگاه فرمايشي بود و اين ريش تراش هم سمبليک. آن‌ها مي ‏خواستند به ريشِ ملتِ ايران بخندند، اما اکنون ديگر مشخص است که ملتِ ايران به ريش چه کسي مي خندد.»

«اين همه دستگاهِ اطلاعاتي ‏موازي و قانوني و غيرِ قانوني در کشور وجود دارد، تا جايي که مي گفتند تمام حرکت هاي اينتلجنت سرويس، سيا ‏و موساد را زير نظر دارند؛ اما چگونه بعد از 9 سال هنوز قاتل عزت ابراهيم نژاد پيدا نشده است؟ مگر قاتلين از ‏مريخ آمده بودند؟ تازه اگر هم از مريخ آمده بودند با ارتباطاتي که آقاي احمدي‌نژاد دارد مي توانست همه را پيدا ‏کند.»
(روز آنلاين)

پررنگ‌ترين خاطره‌ي من از 18 تير، خرابه‌هاي کوي، ترسي که آن شب به جان‌مان افتاده بود، لباس شخصي‌ها و ضدِ شورش‌ها و امتحانِ عقب‌افتاده نيست؛ مصطفي تاج‌زاده است که آن شبِ بعد -جمعه‌شب- تا صبح کنارمان بود. ايستاد جلوي در کوي و گفت: «من اينجا هستم. اگر بخواهند دوباره حمله کنند، بيشتر دل‌شان مي‌خواهد مرا بزنند تا شما را.»

هیچ نظری موجود نیست: