آستانه
۱۲ مهر ۱۳۹۰
«من غلامِ قمرم، غيرِ قمر هيچ مگو»
و امان از غمِ آن بيتِ آخر:
«اي نشسته تو در اين خانهي پر نقش و خيال!
خيز از اين خانه برو، رخت ببر، هيچ مگو»
که يک سر آتش ميزند آدم را، خاکستر ميکند.
رخت ببر
هيچ مگو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر