آستانه
۱۵ مرداد ۱۳۸۷
پيرمرد و صندلي
جنابِ آقاي پيرمرد!
من مطمئن هستم که از شما خستهترم، بنابراين هيچ عذابِ وجداني از اين که روي صندلي اتوبوس نشستهام و دارم کتابام را ميخوانم ندارم. لطفاً سعي نکنيد که مرا شرمنده کنيد.
با تشکر
۱ نظر:
ناشناس گفت...
اين يك حس مشتركه
ولي باز هم من عذاب وجدان ميگيرم
۰۴ شهریور, ۱۳۸۷ ۱۰:۴۷
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
۱ نظر:
اين يك حس مشتركه
ولي باز هم من عذاب وجدان ميگيرم
ارسال یک نظر